شهید غریب قریب-يادمان شهيد محمد جواد تندگویان 

 

 
    شهيد غريب قريب     مرد زمان جنگ و مدير دوره صلح (1)

شهيد مهندس محمدجواد تندگويان، بالاترين مقام كشوري جمهوري اسلامي ايران بود در دوران هشت ساله دفاع مقدس توسط عمّال بعثي صهيونيستي رژيم صدام به اسارت گرفته شد.

مهندس سيد محسن يحيوي،مدير مناطق نفت جنوب در دوره چهل روزه وزارت شهيد تندگويان و جزء گروهي كه به همراه آن عزيزبه اسارت دشمن درآمد.

    مرد زمان جنگ و مدير دوره صلح (2)     تندگويان به تاريخ پيوست(1)

مهندس تندگويان، مرتب به مناطق درگيربا جنگ سركشي مي‌كرد. كلاً در آن هنگام، مناطق جنگ زده، محل آمد و شد مسؤولان طراز اول كشور بود، طبيعي بود كه مسؤولان،ازبطن مردم برخاسته بودند

آن چه مي‌خوانيد، متني است زيبا و به غايت پراحساس كه مهندس سيدحسن سادات آن را به رشته تحرير در آورده است. ايشان از دوستان و همراهان شهيد محمدجواد تندگويان بوده است كه از ابتداي اسارت

    تندگويان به تاريخ پيوست(2)     تندگويان به تاريخ پيوست(3)

آن چه بر صنايع نفت، گاز و پتروشيمي در خلال جنگ به خصوص در سال اول و به ويژه در روزها و ماه هاي نخستين گذشت خود داستان درازي است، سراسر مشحون از بلند همتي،ايثار،فداكاري خلاقيت

مسافرت هاي جواد به جنوب نياز به شرح مبسوطي دارد كه همراهان و همسفران بايد آن را ازحافظه و خاطره به روي كاغذ آورند. اما آن چه را كه قوياً لازم مي‌دانم بر آن تأكيد كنم،شرايط بسيار دشوار و سختي است

    آثاري ماندگار در يك ماه وزارت(1)     آثاري ماندگار در يك ماه وزارت(2)

شايد بيشتر كساني كه شهيد تندگويان را مي شناختند يا از او خاطره هايي دارند، كساني هستند كه دريك مقطعي كوتاه و به مناسبتي ويژه با او دوست بودند، اماشنيدن خاطره هاي مربوط به سالهاي قبل

شهيد تندگويان زندگي بسيار مختصري داشت. هروقت مي‌خواست خانه جابه جا كند تو يك وانت جا مي گرفت و مي‌رفت. تلويزيون نگاه نمي‌كرد،اصلاً تلويزيون نداشت. موقع پيروزي انقلاب 50 هزار تومان حقوقش بود ‌

    آثاري ماندگار در يك ماه وزارت(3)     آثاري ماندگار در يك ماه وزارت(4)

يك روزي كه مي‌خواستيم براي انتخاب وزير نفت،نشستي را تشكيل دهيم، من به او تلفن زدم كه به تهران بيايد. آمد كه برود مصاحبه كند ايشان مي‌گفت يا هفت خوان با بني صدر، رجايي، هاشمي،

اساساً قابل توصيف نيست همان جا هم مبارزه مي‌كرد. ديدم كه آقاي تندگويان كنار يك سرگرد عراقي نشسته است .عراقي ها سفره كوچكي انداخته و يك ناهارگذاشته بودند آنجا نان،گوشتي يا جگرچيزي كه داشتند

    یادی از یک دوست     بسيجي تمام عيار

دكترمحمد صادق آيت اللهي،دوست و هم دانشكده‌اي شهيد محمدجواد تندگويان خاطرات خوب و با ارزشي از روزهاي دانشكده صنعت نفت آبادان و انجمن اسلامي آن‌جا دارد و روزها و سال‌هاي بعد

سيد محسن(محمد) مدرسي، در بين همه دوستان و همكاران شهيد تندگويان به لحاظ جغرافيايي نزديكترين فرد به آن بزرگوار بوده است. مدرسي در محله خاني آباد بزرگ شده و خانه‌ شان تنها يك كوچه

 

    لينک هاي مقالات ديگر
    بانک صوت و فیلم